۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

Adventureland (2009)


Adventureland (2009)

کارگردان : Greg Mottola

بازیگران : Jesse Eisenberg-Kristen Stewart-Kelsey Ford-Michael Zegen-

خلاصه داستان :جیمز دوران دبیرستان را طی کرده و میخواد وارد دانشکده بشه اما در این بین متوجه میشه که خانواده اش از لحاظ مالی نمیتونند به اون کمکی بکنند بنابراین مجبور میشه که تابستون را بره سر کار تا بتونه کمک هزینه تحصیلی برای خودش دست و پا کنه .جیمز در یک شهر بازی به نام adventurland مشغول کار میشه و با این شروع به کار دوران شخصیت یافتن او هم شروع میشه ...

توضیح :خب باید بگم این فیلم واقعا من را شگفت زده کرد چون بیشتری از اون چیزی داشت که من انتظارش را داشتم .من در برخورد اول با این فیلم فکر میکردم با یکی از اون فیلم عهاای جوان پسند به اصطلاح تین ایجری روبرو هستم که برای گیشه ساخته شده .اما من اشتباه می کردم

Adventurlandداستان بزرگ شدن یک نوجوان هست که با دنیای اطرافش آشنا می شه .در عشق شکست میخوره .درگیر مسائل مالی میشه و به دنبال کار میره و درپارکی استخدام میشه که اونجا فرق دروغ با صداقت را میفهمه فرق عشق و شهوت رانی فرق دوست یکرنگ ونفاق و دوریی را .بازی های یکدست و خوبی هم در این فیلم مشاهده میشه .از همه مهم تر نکته ای که این فیلم میگه نکته بخشش هست وقتی ام (دوست دخترجیمز شخصیت اول فیلم) اشتباه میکنه و روابط بین اون ها تیره میشه جیمز به این فکر میکنه که خوبی های اون خیلی بیشتر از بدی هاشه و قابل بخششه

شخصا خیلی از فیلم خوشم اومد و دیدن این فیلم را به همه توصیه میکنم این هم لینکش در آی ام دی بی

[CODE] http://www.imdb.com/title/tt1091722/[/CODE]

من به این فیلم نمره 7 از 10 میدم

۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

دکتر کردان در گلستان سعدی

این مطلب را هفدهم آبان 1387 در بلاگفا نوشته بودم که اینجا منتقل کردم

دوستان عزیز از آقای کردان زیاد تعجب نکنند کسانی که با تاریخ این کشور دوست و رفیق بوده باشند امثال دکتر کردان را در تاریخ خودمان زیاد شاهد بوده اند یک نمونه ا را در گلستان سعدی برایتان می آورم

شيادی گيسوان بافت يعنی علويست و با قافله حجاز به شهری در آمد که از حج همی آيم و قصيده ای پيش ملک برد که من گفته ام . نعمت بسيارش فرمود و اکرام کرد تا يکی از نديمان حضرت پادشاه که در آن سال از سفر دريا آمده بود گفت : من او را عيد اضحی در بصره ديدم . معلوم شد که حاجی نيست. ديگری گفتا : پدرش نصرانی بود در ملطيه پس او شريف(سید) چگونه صورت بندد. ؟ و شعرش را به ديوان انوری دريافتند. ملک فرمود تا بزنندش و نفی کنند تا چندين دروغ درهم چرا گفت . گتف : ای خداوند روی زمين يک سخنت ديگر در خدمت بگويم اگر راست نباشد به هر عقوبت که فرمايی سزاوارم . گفت : بگو تا آن چيست. گفت :
غريبى گرت ماست پيش آورد

دو پيمانه آبست و يك چمچه دوغ

اگر راست مى خواهى از من شنو

جهان ديده ، بسيار گويد دروغ

ملک را خنده گرتف و گفت : ازين راست تر سخن تا عمر او بوده باشد نگفته است. فرمود تا آنچه مامول اوست مهيا دارند و بخوشی برود

اما اگر دقت کنید آنچه درد آور است این است که ملک در آن زمان بر آن شخص دروغگو خشم گرفته بود و قصد گردن زدن او را داشت اما دولت محترم ما با کمال وقاحت تا آخرین ثانیه ها از آقای دکتر حمایت میکرد دیگر قضاوت را بر عهده شما خواهم گذاشت

رفتن معنی دار حبیب کاشانی از پرسپولیس

این مطلب را بیست و نهم خرداد 1387 در بلاگفا نوشتم که به اینجا منتقل کردم رفتن معنی دار حبیب کاشانی از پرسپولیس

در اینکه قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر 86-87بدون اما و اگر نبود هیچ شکی نیست اما از انصاف نباید گذشت که تیم پرسپولیس واقعا در حد قهرمانی ظاهر شده بود.زوج رویایی قطبی کاشانی مطمئناً تا سالها در یاد عاشقان قرمز باقی خواهند ماند اما ...
در فوتبال اصلی وجود دارد و آن این است که به ترکیب تیم برنده دست نمی زنند چرا که این ترکیب امتحان خود را پس داده و بلکه باید چنین ترکیبی را ساپورت و پشتیبانی کرد . وقتی قطبی قرمزها را قهرمان کرد همگان با اصرار از او خواستند که بماند و نماند. بعدها در جایی خواندم که گفته بود برای ماندن من شرایط را مهیا نکردند .به نظرم قطبی انسان بسیار باهوشی بود. او با تیز هوشی دریافته بود که اگر پرسپولیس بخواهد موفقیت های خود را تکرار کند ( به خصوص امسال که در سه جبهه توامان باید بجنگد که مهمترین آنها لیگ آسیاست) نیاز به تقویت از نظر نفرات و تدارکات دارد و ظاهراً فهمیده بود که فدراسیون برای تیم های آبی و قرمز برنامه مدون طولانی مدت در دستور کار ندارد و به همین موفقیت های جرقه ای و لحظه ای دلخوش است.
بنابراین آبروی خود را بی اعتبار نکردوبی خود به باد نداد و با عزت و احترام و یادی خوش د رخاطره ها رفت . حال مدیر عامل غیر فوتبالی اما موفق پرسپولیس هم ظاهراً به همین نتیجه رسید و بعد از دیدار با بی سوادی چون علی آبادی ( که امیدوارم هر چه زودتر شرش از سر فوتبال ما کم شود ) متوجه شده که امسال نظر تربیت بدنی از قرمزها برگشته و به آبی سوق پیدا کرده بنابراین عطای این کار را به لقایش بخشید و از گود خارج شد.
حالا اینکه کدام نا قص عقلی مدیر عامل این تیم می شود خدا می داند چرا که مشکلات عدیده ای را در پیش رو خواهد داشت که مهمترین آنها عبارتند از :

1- باید مدیر عاملی تیم قهرمانی را قبول کند که مربی حرفه ایش را از دست داده و حمید استیلی تازه کار تجربه های اولیه خود را شروع می کند(فراموش نکنیم استیلی بزرگتر از پیوس نیست که حتی فرشاد هم در اوایل کار مربیگری اش از تیم های کوچک شروع کرد ) .

2- بازیکنان تاثیرگذار تیم اش در حال رفتن هستند .

3- عنوان قهرمانی را یدکش می کشد و عازم جام باشگاههای آسیاست.

4- از پول و پله فراوان هم خبری نیست ...

که البته چرا !!!. اینها از آدمهای دون پایه شیفته میز ریاست زیاد در آستین دارند خدا به داد پرسپولیس امسال برسد. ضمناً مژده به آبی ها بخت شما امسال باز است آماده مهربانی های داوران باشید . ایام به کامتان خوشا به حالتان.
اما و صد اما ... ( حق کپی رایت برای دوست عزیزم FMF محفوظ است ) این فوتبال با این وضعیت به هیچ کجا نخواهد رسید

مافیا در فوتبال ایران

این مطلب را سوم اردیبهشت 1387 در بلاگفا نوشته بودم که اینجا منتقل کردم

مافیا در فوتبال ایران:

امروز وسط فوتبال راه آهن و استقلال به این فکر افتادم که ما تا کی باید جور این دردانه های قرمز و آبی تربیت بدنی را بکشیم .مطلبی که الان خواهم گفت با احترام به تمام طرفداران استقلال و پرسپولیس است و اگه اون ها هم خوب به این موضوع دقت کنند خواهند فهمید که در واقع به تیم های آن ها هم به نوعی ظلم شده .

اولا باید گفت که اصلا تربیت بدنی نباید تیم داری کنه وواقعا خلاف عدالت خواهد بود کسی که به نوعی خود بر فدراسیون فوتبال اشراف دارد دو تیم سوگلی برای خود انتخاب کند که در این صورت فدراسیون در برگزاری عادلانه مسابقات بی طرف نخواهد بود(چیزی که الان اتفاق افتاده )

دوما این که این بودجه ای که صرف این دو باشگاه از طرف تربیت بدنی میشود می بایست صرف تمام ورزش ها گردد که زیر نظر تربیت بدنی است حتی میتوان گفت این بودجه گاهی ضرر هم به فوتبال ما رسانده چون آقایان فتح اله زاده و کاشانی (به عنوان مثال )وقتی میبینند پول هنگفت و مفتی به دست آورده اند ارزش آن را نمی دانند و بدین گونه بازار نقل و انتقالات بازیکنان را حسابی داغ میکنند و قیمت بازیکنان همین طور روبه بالا میرود چون هیچ بازخواستی آن ها نخواهند شد که چرا چنین پولی را هدر داده اند .احمد مومن زاده را خوب به خاطر دارید که اولین بازیکنی بود که 250 میلیون تومان پول گرفت (از همین جناب فتح اله زاده) اما اتفاقا در همان فصل چنان بازی افتضاحی کرد که هنوز که هنوز است وقتی یک مهاجم گل نمیزند او را به مومن زاده تشبیه میکنند و در سال های بعدی رسول خطیبی و آرش برهانی همچنین ... اما فکر میکنید آقای فتح اله زاده توبیخ شد ؟ خیر ایشان همچنان سر و مر و گنده با لپ ها ی قرمز گون افتخار مدیر عاملی استقلال را بر عهده دارند

در طرف دیگر هم اوضاع این چنین ااست داستان پانامایی های پرسپولیس هنوز از یاد کسی نرفته که یکی از آنان با داشتن 37 سال سن به خاطر دلال بازی به پرسپولیس تحمیل شد وبازیکنی به نام نیکولسکی که بدون حتی یک دقیقه بازی مبلغ کلانی را خورد و رفت تا دلالان حسابی کیفور گردند

موضوع مهم تر این است که فدراسیون فوتبال در تصمیم گیری های داوری و انضباطی و .... اصلا نمیتواند بی طرف باشد و با عدالت برخورد کند ... بخشش های مکرر کمیته انضباطی را در مورد بازیکنان این دو تیم ببینید!!! نمونه آخرش بخشش مجتبی جباری برای مسابقه با راه آهن است خداییش اگر هر بازیکن دیگه ای از تیم های دیگر این کار را میکرد آیا به این راحتی بخشیده می شد این کار به جز لوس کردن این نوع بازیکنان و جری کردن اون ها در تخلفات بیشتر که در نهایت به ضرر خودشان خواهد بود چه به بار می آورد ؟؟

کارشکنی هایی که فدرا سیون این فصل برای سپاهان (رقیب جدی یکی از دردانه ها )کرده تا بتواند پرسپولیس در برابر سپاهان دوام بیاورد آن قدر آشکار است که در محافل رسمی و غیر رسمی باعث آبروریزی شده است

همگان اطلاع دارند که فدراسیون برای اینکه تیم سپاهان را در مضیقه گذارد 750 هزار دلار تیم را نمیدهد چرا ؟؟؟ زور است دیگه !!!!

در مورد حادثه ورزشگاه اصفهان که به مصدومیت یک سرباز منجر شد ماجرا خیلی جالب است . در هیچ کجای دنیا به خاطر رفتار بی ادبانه تماشاگران امتیاز از تیمی کم نمی کنند چه بسا که این قانون باعث شود طرفدارانی از تیم مقابل لباس مبدل بپوشند و با نام تماشاگران تیم حریف حرکات زشتی انجام دهند تاا با کسر امتیاز، تیم محبوب خود بالا برود قانون در همه جا بدین گونه است که تماشاگران با ندیدن بازی تیم محبوب خود تنبیه شوند نه اینکه باشگاه با کسر امتیاز تنبیه شود .خب وقتی در کمال تعجب این اتفاق افتاد و باشگاه سپاها ن به کمیته استیناف شکایت برد آن ها برای خالی نبودن عریضه به جای 5 امتیاز دو امتیاز کسر کردند حال آن که کسر امتیاز اصولا خلاف مقررات بود

و این ها تنها گوشه ای از زد و بند های پنهانی در فوتبال ایران و خوردن پول بی زبان بیت المال توسط آن ها بود .تا زمانی که دست دولت بر روی باشگاه های فوتبال و مخصوصا این دو باشگاه است پیشرفتی در فوتبال ایران نخواهیم دید .به امید آنکه فوتبال ایران روزی با خصوصی شدن گام دیگری را در جهت حرفه ای شدن بردارد تا هر کس ریالی در این فوتبال اسراف کرد توسط صاحب باشگاه ها به چار میخ کشیده شود و مدیریت برتر جایگزین مدیریت یک بام و دو هوا گردد

بچه های افغانی بدون شناسنامه چه می کنند ؟؟

این مقاله را شنبه هفتم فروردین 1387 در بلاگفا نوشته بودم که به اینجا منتقل کردم :
بچه های افغانی بدون شناسنامه چه می کنند ؟؟
  • تو محله ما چند تا خانواده افغانی سال هاست که ساکن شده اند و نشو و نما میکنند .اتفاقا بی آزار ترین و کم صدا ترین افراد محله ما همین مردم هستند که غالبا با نگاه تحقیر آمیزی هم روبروهستند .سال هاست که میبینیم لباس کهنه های ما بر تن فرزندان آن ها پوشیده میشه و ماشاء اله خیلی هم خوش تخم و ترکه هستند و همین طور به تعداد بچه هاشون اضافه میشه . امروز که از کنار یکی از همین بچه هارد می شدم سن و سالش را پرسیدم گفت ده سال گفتم چرا مدرسه نمیری که من را از واقعیت تلخی با خبر کرد .این ها شناسنامه ندارند ای بابا !!! پدرش را صدا کردم و جریان را جویا شدم .معلوم شد دولت ایران که هیچ! دولت افغانستان هم از طریق سفارت به اون ها شناسنامه نمیده و در نتیجه اون ها نمیتونند بچه هاشون را به مدرسه ببرند.
  • فاجعه در حال شکل گیری هست.
  • اگه در ابعاد وسیع نگاه کنی میبینی که این کم محلی کردن در پایان کار یقه خود ما ایرانی ها را میگیره نادانی فقر را میاره و فقر هم فساد را .همین بچه مظلوم افغانی که الان بی سواد میمونه ده سال دیگه اگه کاری پیدا نکنه مجبور میشه دستش را به مال مردم دراز کنه اون وقت تا دلتون بخواد کلیپ های تجاوز افغانی ها و سر بریدن دختران ایرانی تو گوشی ها تون زیاد میشه دخترانشون هعم وضع جامعه را هر روز بد و بدتر میکنند .کسانی که حتی هویتشون قابل اثبات نیست چگونه از طریق مراجع قضایی قابل شناسایی و پی گیری خواهند بود . می گویند جهل دیکتاتوری می آورد و دیکتاتوری هم جهل اضافه میکنند .این بچه ها حتی اگر به کشور خودشان هم بروند به راحتی فریب امثال ملا عمر ها و بن لادن ها را خواهند خورد .هشیار باشیم که با همسایگان شرقی خود چه میکنیم .این ها در روزگاری نه چندان دور هم وطن ما بودند .آتشی که با جهل آنان روشن میشود دودش مستقیم به چشم خودمان خواهد رفت .این ها را که به مرتضی نجار دوستم در میان میزارم به من میگه :سعید بی خیال این حرفا شو دختر افغانی برات میارم مثل هلو با پنج هزار تومن !!!!