كارگردان: James Mangold
بازيگران : Tom Cruise (روي ميلر) Cameron Diaz (جون هونز) Peter Sarsgaard (فيتز جرارد ) و.....
خلاصه داستان :
روي ميلر(تام كروز) مامور كاركشته سازمان سياست كه مشغول جا به جا كردن يك شيء با ارزش به نام ((زفير)) است .تام در فرودگاه با استفاده از كوله پشتي جون (دياز) زفير را از گيت بازرسي عبور مي دهد و اين آغاز يك آشنايي پر ماجرا بين آنان است ....
درباره داستان :
روزگاري زوج تام كروز و كامرون دياز در يك فيلم تركيب رويايي را تشكيل ميداد.بر فرض اگر زماني كه فرشتگان چارلي يا ماموريت غير ممكن بر روي پرده ها بود فيلمي مثل شواليه و روز اكران مي شد به طور حتم تا چندين هفته در صدر جدول فروش سينماها قرار مي گرفت اما هاليوود كه به ندرت اين شانس ها را از دست مي دهد اين بار در همبازي كردن اين دو كوتاهي كرد و اين تركيب وقتي بر روي پرده آمد كه ديگر مثل قبل جواب نمي داد.البته اين دو يك مرتبه در فيلم آسمان وانيلي همبازي شده اند ولي دياز در يك نقش فرعي بود و خيلي زود هم از فيلم بيرون رفت .
فيلم شواليه و روز غير از اين تركيب تاريخ مصرف گذشته هيچ چيز ديگري ندارد تام كروز (فوق ستاره اي كه تابه حال بازي درخشاني از اونديده ام ) همان نقش هاي تكراري اش را دوباره بازي مي كند،همان ژست ها ،همان لبخندها و دياز هم سعي مي كند همان دختر زيباي بلوند و با نمك باشد كه البته ديگر نيست .كارگردان فيلم به آب و آتش مي زند تا فيلمش جذاب در بيايد از هواپيما شروع مي كند و با اتومبيل و قطار و موتور سيكلت ادامه مي دهد و به كشتي ختم مي كند شواليه ما هم بر روي تمام اين وسايل هنرمندي خود را نشان ميدهد ولي همچنان فيلم بدون كشش و بدون جذابيت باقي مي ماند. شايد كارگردان مي بايست به جاي اين همه خرج صحنه هاي اكشن كردن كمي صميميت به فيلم اضافه مي كرد چرا كه به نظرم صحنه هاي ملودرام فيلم خيلي بهتر از سكانس هاي بريز و بپاش فيلم شده است .اشكال بزرگ فيلم در متن فيلمنامه آن است داستان فيلم پر از سوال هايي است كه همچنان تا پايان فيلم بي جواب مي ماند مانند اين سوال كليدي كه :چرا تام كروز اين ماموردرستكار و شجاع همه را به اطريش مي كشاند تا زفير را به يك دلال اسلحه بفروشد ؟؟ او در طول فيلم اين همه از دست ماموران سيا فرار ميكند چون معتقد است آنان قصد دارند زفير را به آنتونيو بفروشند چرا خود او قصد دارد اين كار را بكند؟؟يا اينكه چرا تام كروز نسبت به سلامت دياز نگران مي شود و باز مي گردد و او را ميدزدد ؟؟مگر نه اينكه او يك زن عادي و غريبه است و از هيچ چيزي خبر ندارد و دسيسه خود آدم بد ها بوده كه او وارد هواپيما شود پس چرا آدم بدها بايد يك مهره سوخته كه مرگش دردي را دوا نمي كند بكشند؟؟از همه خنك تر مسائلي است كه آخر فيلم اتفاق مي افتد يك مامور خبره و ويژه سيا توسط يك زن معمولي از بيمارستان دزديده مي شود تا صرفا تقابلي باشد با كارهايي كه تام كروز در اول فيلم بر سر او در آورده است و اين بار همه آن ديالوگ ها را از زبان دياز بايد بشنويم .اجازه ميخواهم از يك ديالوگ فيلم به عنوان حرف پاياني نوشته ام استفاده كنم درجايي تام به دياز مي گويد با من اينجايي (اشاره به بالا) بدون من اينجا(اشاره به پايين) حرف من به آقاي خوش تيپ اين است كه شما ديگر چه با دياز و چه بدون دياز درسراشيبي هستيد .افول يك ستاره مرد هاليوود آغاز شده است
براي ثبات ادعايم همين جدول فروش فيلم هاي ايشان در سال هاي اخير كافي است ::
نام فيلم | سال ساخت | فروش كلي |
War of the Worlds | 2005 | $ 234,280,354 |
Mission: | 2006 | $ 134,029,801 |
Lions for Lambs | 2007 | $ 15,002,854 |
Tropic Thunder | 2008 | $ 110,515,313 |
Valkyrie | 2009 | $ 83,077,833 |
Knight & Day | 2010 | $ 76,423,035 |
.در مجموع اين فيلم فقط به درد كساني ميخورد كه هنگام تماشاي فيلم بيشتر به فكر خوردن تنقلات هستند تا سر در آوردن از محتواي فيلم.
اين هم لينك آي ام دي بي فيلم :
http://www.imdb.com/title/tt1013743/
نمره من به اين فيلم 5 از 10 امتياز
ممنون بابت نقدتون....
پاسخحذفخواهش مي كنم
پاسخحذفسعيد عزيز واقعا نياز نبود تو فيلم توضيح داده بشه كه روي براي گول زدن بقيه رفته مذاكره كرده. چون فيلم از همون اول مشخص مي كنه كه اين بابا كارش درسته و ما هم قبول مي كنيم. برگشتن تام كروز هم به خاطر عشق بود ديگه. قضاياي آخر فيلم هم يه كم خنك بود اما به گرمي و طنز بقيه فيلم ميشه بخشيد. اين فيلم يه كمدي خوب بود.در ضمن آماري هم دادي كه به نفع تام كروزه. فروش فيلمهاش بجز شيرها براي بره ها خوب بوده. به نسبت خودش نه اما به نسبت سن و سالش خوبه. تازه فروش جهاني رو هم بهشون اضافه نكردي
پاسخحذفلطف كردي هومن جان اما منظور من از ارائه آمار درباره تام كروز سير نزولي فروش فيلم هاش بود نه ارقامش
پاسخحذف