کارگردان: Tim Burton
بازیگران : Mia Wasikowska (آلیس) Johnny Depp (کلاهدوز ) Helena Bonham Carter (ملکه قرمز) و...
خلاصه داستان:
آليس از كودكي کابوس مشابه و يكساني را مي بيند كه به دنبال خرگوشی جلیقه پوش در گودالي سياه مي افتد و در این گودال با دنیایی خیالی روبرو می شود که باور ناذیرند مثل گربه خندان پرنده و ...اما پدرش به او مي گويد كه نبايد نگران باشد تا اين كه پس از سالها درست در زماني كه موقع ازدواج اوست و او بايد به خواستگار ((لرد))ش جواب بدهد رويايش به حقيقت مي پيوندد و به دنياي خوابش قدم مي گذارد ...
درباره فيلم :
براي كساني كه با دنياي ((تيم برتون)) آشنا نيستند فيلم آليس در سرزمين عجايب صرفاً فيلمي كودكانه با غلو هاي باور ناپذير و ساده انگارانه است كه صرفاً داستاني بچه گانه را تعريف مي كند و بس اما اگر قدم به دنياي ((برتون)) بگذاريم در می یابیم تمام اين قضايا نه تنها غلوهاي باور ناپذير نيست بلكه هدف داستانگو صرفاً اين بوده كه همين چيزهاي كوچك غلو آميز را برايمان باز گو نمايد و کل داستان تنها پوششي براي اين كار بوده است در فيلم آليس جمله اي گفته مي شود كه به نظرم عصاره اصلي دنياي تيم برتون را تشكيل مي دهد : « قبل از صبحانه به 6 چيز غير قابل باور فكر كن » بنابراين در دنياي ((برتون)) است كه سوار بي سر از گور بلند مي شود . در دنياي اوست كه با گوشت آدميان كيك و شيريني درست ميکنند و غولهاي قد بلند پيدا مي شود، كوه يخي پيدا مي شود كه در وسطش يك ماموت بوده و داشته اند آنرا به نيويورك مي برده اند . يك ماهي پيدا مي شود كه به جاي كرم و غيره طعمه اش بايد از طلا باشد پس اگر در اين فيلم نيز گربه خندان و سخنگو مي بينيد غذاهايي را مي بينيد كه با خوردن آنها كوچك يا بزرگ مي شويم بايد بپذيريم چرا كه اين دنياي تيم ((برتون)) است و اصلاً جنس قصه آليس به گونه اي بوده كه تيم برتون را به سوي خود كشانده گويي اوست كه بايد اين فيلم را كارگرداني مي كرده و داستان فيلم همان عناصری را دارد که کارگردان در طول مدت فیلمسازیش جذب آن ها می شده است .قصه فیلم همان قصه قديمي جدال بين خير و شر ( تاريكي و روشنايي ) است و آليس كه در روز خواستگاريش ، روزي كه نماد بلوغ اوست بايد تكليفش را با كابوس هميشگي اش، كابوس دوران بچگي اش روشن كند .مثل اینکه بدون روشن شدن پايان اين كابوس او قادر نيست پا به مرحله جديدي از زندگي اش بگذارد بنابراين مي رود تا در دنياي خواب خود نقش منجي را بازي كند مي رود تا در جدال خير و شر بداند اهل كدام طرف است اهل روشنايي است يا اهل تاريكي پس هنگامي كه مي بينيم ملكه قرمز او را مي پذيرد و مهمان ويژه او مي شود و يا سرباز جنايتكار به او علاقه مند مي شود نوعي كشش دروني آليس نشان داده مي شود كه گويا مي تواند در طرف تاريك داستان هم قرار بگيرد در جايي حتي مي گويد: ((جابوراكي هيولاي قصه را نخواهم كشت)) اما سير تحول او به سوي روشني است چرا كه او ذات روشني دارد و لباس سفيد او نماد همين موضوع است شخصيت قابل تامل ديگر در اين داستان ملكه قرمز با بازي بسيار خوب هلنا بونهم كارتر ( يكي از پايه هاي ثابت فيلمهاي برتون ) است گر چه ملكه قرمز شخصيت منفي داستان است اما تنفر تماشاگر را بر نمي انگيزاند بلكه با كمال تعجب بیننده براي او دلسوزي مي كند چرا که او بسيار تنهاست و شايد اگر كسي او را دوست مي داشت مرتكب اعمال زشتش نمي شد . شاید پيام تيم برتون اين است كه ديكتاتورها هميشه تنها خواهند بود و كسي آنها را به طور واقعي دوست ندارد و به همين دليل آنها قابل ترحمند نه مستحق تنفر .اما گذشته از همه اینها فیلم آلیس در سرزمین عجایب تیم برتون را جزو کارهای خوب برتون نمی دانم.شاید یکی از خصیصه های برتون بدیع بودن روایتی بوده که برایمان تعریف می کرده بنابراین آلیس به سبب تکراری بودن داستانش که بارها دستمایه هالیوود قرار گرفته نو آوری فیلم هایی چون ماهی بزرگ – ادوارد دست قیچی –سویینی تاد و حتی عروس مرده را ندارد اما به هر حال برای آن هایی که مانند تیم برتون شیفته دنیای خیالی هستند دیدن این فیلم استاد نیز خالی از لطف نیست
این هم لینک آی ام دی بی فیلم :
http://www.imdb.com/title/tt1014759/
نمره من به این فیلم 5/6(شش و نیم ) از 10 امتیاز
آليس به خوبي فيلمهاي اريژينال استاد نيست قبول دارم ولي اينو قبول ندارم كه اگه بيننده هميشگي كاراش نباشي از فيلم خوشت نياد يا سر درنياري ازش. فيلم شخصيت پردازي درستي داره و روايت رو طوري پيش مي بره كه اون موجودات عجيب براي خودشون هويت دارن و اصلا تو ذوق نمي زنه. اما در ديدني بودن فيلم شكي نيست. من نسخه بلو ري فيلمو ديدم و واقعا لذت بردم
پاسخحذفممنون هومن جان از نظرت اما شناختن دنياي برتون به اين راحتي نيست منظورم اين بود كه لذت را كامل را كسايي مي برند كه با دنياي تخيلي اون آشنا هستند
پاسخحذفسلام.سالت رو که تا دقیقه 20 بیشتر نتونستم ببینم.آلیس رو اما کامل دیدم ولی باز دوستش نداشتم.فیلم هر چی رو به جلو می رفت بدتر می شد.هر کارگردان بزرگی به نظرم هر چند وقت یکبار باید یک فیلم ضعیف بیرون بده!
پاسخحذفسالت كه خداييش قابل تحمل نيست من نميدونم هومن چطوري دوستش داره اما درباره آليس من يه جور ديگه بهش نگاه ميكنم اينكه وحيد جان شما ازش خوشت نيومده شايد براي اينه كه مثل بقيه فيلم هاي برتون داستان تازه اي نداره و در يك بستر قديمي برتون زور آزمايي كرده
پاسخحذفاین فیلم رو نمی شه به فیلم های قبلی برتون جسبوند؛ در عین حالی که از اون ها جدا هم نیست. همه ی فیلم رو می شه در یک کلام برتونی نامید. اما و اما اون ریزکاری های برتونی جای خالی خودشون رو زیاد از حد نمایان می کنن. من واقعا امیدوار بودم اون نگاه پایانی کلاه دوز چیزی بیشتر از یک دست مایه برای بیدار شدن الیس از خواب باشه. چون برتون رو خیلی دوست دارم بین خودمون باشه تقصیر رو می ندازم به گردن فیلم نامه نویس. دور همی ها زیاد جدی نگیر.
پاسخحذفقربانت
در ضمن زیاد خوشم نمیاد ایراد های اینچنین بگیرم ولی زیبایی نوشتت با فقدان علائم نگارشی خیلی صدمه دیده.
ممنون هادي جانشما به من لطف داري داداش
پاسخحذف