Shutter Island 2010
کارگردان: Martin Scorsese
بازیگران: Leonardo DiCaprio (تدی دانیلز) Mark Ruffalo (چاک) Ben Kingsley (دکتر کاولی) و...
خلاصه داستان:
(تدی دانیلز) به همراه همکارش مارشال های ایالتی هستند که مامور می شوند گم شدن یک بیمار روانی را در جزیره شاتر پیگیری کنند محل ماموریت آنها تیمارستانی است که( ریچل) از آنجا فرار کرده وقتی که دکتر کاولی ( پزشک تیمارستان ) از دادن پرونده های بیماران به آنها خودداری می کند معلوم می شود که اوضاع آنجا عادی نیست تحقیقات آنها به بن بست رسیده که ناگهان (ریچل) پیدا می شود اما به جای اینکه موضوع حل شود معما پیچیده تر می شود . داستان تازه شروع شده است ....
درباره فیلم :
نوشتن خلاصه داستان برای اینگونه فیلم ها کار بسیار مشکلی است هم اینکه باید کلیتی از داستان به خواننده ارائه بدهیم و هم اینکه آخر ماجرا را لو ندهیم پس اگر در قسمت خلاصه داستان خللی می بینید به بزرگواری خود ببخشید . اما وقتی که فیلم (جزیزه شاتر) تمام شد درست همان احساسی را داشتم که پس از پایان فیلم (بازی دیوید فینچر ) (مظنونین همیشگی برایان سینگر ) و (دیگران آمنا بار ) برایم به وجود آمده بود حس شیرین رودست خوردن ، کلک خوردن از کسی که دوستش دارید بسیار شیرین است درست مثل عاشقی که می بیند از معشوقه اش رودست خورده و بجای اینکه از دستش عصبانی باشد در دل تحسینش می کند . بعد از پایان فیلم علاقه ام به سینما بیشتر از قبل شد سینما هنوز برایم زنده بود فهمیدم که می تواند هنوز مرا نگران کند دو ساعت تمام مرا با خود به هر جایی که بخواهد بکشاند و بعد از همه حدس و گمان هائی که زده ام با خنده بگوید اشتباه می کردی تازه فیلم که تمام می شود باید برگردی از اول داستان و از نو شروع کنی وقتی که دوباره شروع کردی دیالوگ های همکار (تدی دانیلز افسانه ای) برایت مفهوم پیدا می کند: (( تو خوبی رئیس ؟)) ((حالت خوبه رئیس؟)) سرنخ هائی که مارتی کبیر در فیلم جا داده یکی یکی پیدا می کنی و از لذت کشف آنها از خود بیخود میشوی پس قاطعانه می گویم که این فیلم برای یکبار دیدن نیست در تماشاهای بعدی است که با مارشال نگران انس می گیریم و (جزیزه شاتر) برایت همه چیز می شود . سکانس افتتاحیه فیلم کلیتی از فیلم به ما ارائه می دهد که ابتدا همه چیز در مه فرو رفته است و چیزی مشخص نیست بعد کم کم سیمای محو یک کشتی کوچک پدیدار می شود در فیلم نیز ابتداهمه چیز گنگ و محو است و تماشاگر با حداقل اطلاعات روبرو است و ناگهان سیمای واقعی افراد روشن می شود . در فیلمبرداری از سکانسهای فیلم نیز این فاصله گذاری احساس می شود نماها و فضاهای فیلم در (جزیزه شاتر) ابتدا با رنگهای مرده و مات گرفته شده اما بعد از ماجرای فانوس دریایی در اواخر فیلم گویی رنگها جان می گیرند فضای سبز شاداب است و هوا عالی و بدون باران می شود حتی تصویر آخری که از فانوس دریایی نشان می دهد فانوس دریایی زیبایی است که استوار و درخشان در کنار ساحل ایستاده است و دیگر آن فانوس دریایی راز آلود در طول فیلم نیست اما با همه احترامی که برای اسکور سیزی قائلم حقیقتی را نمی توان نادیده گرفت که قدرت اصلی فیلم از کارگردان نیست بلکه از فیلمنامه است هر چند در دستان توانای او بوده که فیلمنامه به شاهکاری مانند (جزیزه شاتر) بدل شده اما بدون شک هر کارگردان دیگری نیز آنرا می ساخت فیلم خوبی می شد (جزیزه شاتر) به نوعی داستان هویت گم شده ما در دنیای جزیره ای پیرامونمان است داستان پیدا کردن هویت خویش است در جائیکه هیچ کس نمی تواند تو را کمک کند بجز خودت . تلفن قطع است و باران سیل آسا می بارد و کشتی بر نخواهد گشت این خودت هستی که باید زخمهایت را ترمیم کنی زخمهایی که هیولا می سازد اگر موفق نشوی هیولا خواهی ماند اما اگر موفق شوی حتی اگر در این راه جان بدهی نیز مانند یک انسان خوب مرده ای با این نگاه دیالوگ پایانی فیلم بین دو همکار معنی می دهد (تدی دانیلز) به همکارش می گوید: ((کدام یکی بهتر است؟ مثل یک هیولا زندگی کردن یا مثل یک آدم خوب مردن)) بی گمان در (جزیره شاتر) خود را یافتن از مشکلترین کارهاست تماشای چندین و چند باره این فیلم خالی از لطف نیست و لحظات زیبایی را برای شما می سازد. آنرا از دست ندهید .
خیلی خوب بود خسته نباشی کوتاه و ساده و موثر اما فیلم اسکورسیزی شهوت نوشتن را تو آدم زنده می کند دارم فکر می کنم شاتر آیلند کنار گاو خشمگیتن بهترین کار اسکورسیزی می تواند باشد . و اون بازی تاریخی دی کاپریو که حالا دیگر مردی شده. این لینک فیس بوکم :
پاسخحذفhttp://www.facebook.com/profile.php?id=1216959633&ref=profile
ارادتمند سعید عزیز ... اقا خیلی خوشحالم که تو هم فیلم رو دوست داشتی اصلا واقعا هم فیلم دوست داشتنی ایست ....
پاسخحذفآره واقعا این دست فیلمها آدم رو عاشق سینما می کنند.چه خوب نوشتی سعید.
پاسخحذفبا عرض شرمندگی باید اعتراف کنم چون فیلم رو ندیدم و گفتی که تو مایه های دیگرانه ریسک نکردم و بقیه نوشتت رو نخوندم. اما بعد دیدن فیلم حتما می خونم. من هم آپ کردم. خوشحال میشم سر بزنی
پاسخحذف{حس شیرین رودست خوردن ، کلک خوردن از کسی که دوستش دارید بسیار شیرین است درست مثل عاشقی که می بیند از معشوقه اش رودست خورده و بجای اینکه از دستش عصبانی باشد در دل تحسینش می کند .}
پاسخحذفسعید جان به نظر من این بهترین توصیفی بود که برای این فیلم یا کلا این سبک فیلمها شنیده بودم اولین باری که این حس به من دست داد فیلم دیگران بود که این حس رو به من منتقل کرد و حتی تا چند رو تو شوک پایان فیلم بودم..اما هیچ وقت فکر نمیکردم پایان فیلم شاتر اینطوری تموم بشه..
اون همه کابوس و اتفاق در طول فیلم برای نقش اول فیلم ذهن بیننده رو به سوی این میبره که بدون شک این جزیره و این تیمارستان مشکلی داره ولی هیچ وقت فکر این رو نمیکنه که مشکل از جایی هست که فکرش رو هم میکنی..
مسعود جان خوشحالم که احساسمون مشترک بوده
پاسخحذفba arze poozesh az montaghede film ke gofte agar har kargardane digari in film ra ham misakht film hamintor mishod!!!!shak nakonid agar tamame kargardanhaye donya jam mishodan nemitoonan filmi shabihe filmaye scorsese besazan
پاسخحذفino kasiayi ke filmaye scorsese ro donbal mikonan mifahman ke har filmi ke besaze shahkar mishe
filmayi mese :departed_shutter island _taxi driver ,.....
همین الان فیلم رو دیدم!
پاسخحذفاصلا باورم نشد آخر فیلم رو، واسه همین گفتم بیام نقدش رو بخونم.
منم باورم شد که اون جزیره یه مشکلی داشتاااااا!
واقعا رو دست خوردم!
با توجه به نقد شما... یعنی به نظره شما مارشال در این فیلم واقعا یک بیمار بود؟؟ بر چه اساسی اینجوری برداشت کردید؟؟؟ به نظره من حتی با پایان فلیم و حتی چندباره دیدن اون، نمی شه گفت که وجه اصلی و حقیقی داستان کدومه.
پاسخحذفسلام سعید جان. سوئینی ام!
پاسخحذفاز بس این بچه های پر جنبش و جوش و انرژیِ کافه رو دیدم که مدام تو بلاگهاشون می نویسن و بحث می کنن، دیگه عزمم رو جزم کردم که یه وبلاگی باز کنم و در کنار بچه ها تو وبلاگ نویسی هم فعال باشم.تا یاد بگیرم یه چیزهایی.
این وبلاگ ما رو با اسم بزرگراه گمشده لینک کن سعید جان. قربان دستت.
و اینکه هنوز شاتر آیلندِ امپراتور اسکورسیزی رو ندیده م و در عطشم. برام جالب و وجدآوره که همه بچه ها بدون استثنا ستایش اِش می کنن...
نقد جالبی بود ولی درصورتی که باورکنیم که دی کاپریو واقعا مجرمه.چون زیبایی اینجور فیلمها اینه که پایانه بازی داره و هر جور میشه راجع بهش فکر کرد.
پاسخحذفبرایه این فیلم هم میشه اینجور فکر کرد که دی کاپریو بهعنوانه فردی که پاشو از گلیمش درازتر کرده و به خاطر همین به جزیره تبعید میشه که از شرش راحت بشن.
این دومین فیلمی بود که خیلی خوشم اومد! اولیش بنجامین بود شاتر هم خیلی خوشم اومد. ولی حدس میزدم اخرش اینجوری میشه! یجورایی مشخص بود که از این تریپ فیلماس !!!!
پاسخحذفعالی و خفن
پاسخحذفاز استادی برتر تاریخ سینما چیزی جر این انتظار بود؟
بینظیر
دیکاپریو محشر فیلمنامه عالی
تعلیق دیدنی تر از هر فیلمی
درود به سینمایی که مارتی پرچمدار و آبروی او در دهه 2000 هست
به نظر شما دي كاپريو خودش ديوانه بود يا اين يك توهم بود كه براي سوء استفاده كردن از اون بود
پاسخحذفبه نظرم اگه دی کاپریو را روانی تصور نکنیم جذابیت فیلم از دست میره اگه همه چیز را بخواهیم توطئه ای از جانب دولت فرض کنیم جملات آخر دی کاپریو بی معنی می شود
پاسخحذفسلام سعید . خوب بود دوست من . حسابی داری کار می کنی ها . دمت گرم . خیلی خوبه که کوتاه می نویسی
پاسخحذفو ادعای روشنفکریت نمیشه مثل بعضی ها .
فيلم را ديدم و مطلب زيبايت را خواندم. نگاه درستي به فيلم داري و بحث هويت گمشده كاملا صحيح است. اما مارتي را دست كم نگير سعيد جان. دو داستنا خوب ديگه از دنيس لهان كه ايستوود و بن افلك به نامهاي رودخانه ميستيك و كودك گمشده ساختند هم فيلمهاي خوبي بودند اما مثل جزيره شاتر شاهكار محض نبودند. من هم چيزكي نوشتم. سر بزني خوشحال ميشم
پاسخحذفنگاه جالبی بوداماديوانگی بشر آنچنان ضروری است که ديوانه نبودن خود شکل ديگری از ديوانگی است.
پاسخحذفکجاییییییییییییییییییییییییییییییییییی رفیق؟
پاسخحذفسلام.من چند روزی میشه فیلمو دیدم ولی با دوستم شرط بسته بودم برداشته من از فیلم درست بوده.با خوندنه تحلیله دوستان تازه فهمیدم اشتباه میکردم.البته از همون اول اعتذاف کردم که اگر برداشته من اشتباه باشه فیلم واقعا معرکه میشه.عالی بود عالی.معرکه.حرف نداشت.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفنوشته زیبایی بود و برازنده فیلمی اینچنین.
بعد از memento فیلمی ندیدم که بخوام چند بار نگاهش کنم
اما این فیلم رو نمیشه چند بار نگاه نکرد
امیدوارم از این دست فیلم ها بیشتر ببینیم
پاینده باشی
با عرض سلام و خسته نباشيد
پاسخحذففكر كنم لازمه يك بار و يا حتي چنذ بار ديگر اما اينبار با صداي بلندتر فيلمو ببينيد.
پلان آخر بيشتر از اينكه روشن كننده داستان باشه با اون موسيقي دلهره آور و رمزآلود بيشتر گوياي اين نكته است كه مارشال سالم بوده. البته اينهم يه جور برداشته. اما مقايسه اين فيم با ديگران يا بازي به نظرم اشتباهه اگر در پايان اون فيلمها از غافلگير شدنمان لذت مي بريم اما در پايان اين فيلم بهترين كار سكوته! چون بيشتر از اينكه ذاستان روشن بشه تماشاگر رو دچار ترديد و تعليق مي كنه!
در ضمن در نما به نماي اين فيلم هننر كارگرداني اسكورسيزي خودنمايي مي كنه! بهتره كمي بيشتر دقت كنيم...
ممنون دوست عزیز که نظرت را گفتی به نظرم خاصیت این فیلم برداشت های چند گانه و متفاوت باشه و من برداشتی را نوشتم که دوست داشتم
پاسخحذفsalam,fekr kardam ke nazaramo njuri shuru konam ke ;ddeaye roshan fekri nabashe,vali film az hamun zamani ke negahaye negarane
پاسخحذفnegahbana,vaqti varede jazire shodan malum bud
!!!!
bad goftam age injuri shuru konam shayad ziad morede pasande atrafianam nabashe,pas manam naqshe khodamo bazi mikonam(mesle 'ted') ke behtar va jazzabtar be nazar beresam,jodaye az in ke neveshtane fekre avaliam cheqadr tasire manfi ruye shoma bezare!!!!!!!!!!!!
pas injuri minevisam ;naqde khubi bud!va ba tavajjoh be baziye aliiye dicapperio,ke vase khodesh ghuli shode va karahai ke ba martin mikonan kamel va jalebe tavajjohe hame hastan,va theme skizoferniye film ke dar do daheye akhare sinema besiar portarafdaran,(be in shekl ke kargardan ta akhare film tafakkorat va tavahomate qahramane dastan ro neshun mide va akhare film vaqeiato neshun mide ke motenaqez ba oun chiziye ke be binande elqa shode)!!!!
in noe filmname ro dar filmhaye secret window,the others va ba kami tafavote revaee dar filme mullholland Driv.'e david linch ham mishe did vali motmaenan sahne pardazi va dialoghaye shak bar angize martin besiar alii budan,dar zemn ba dustan rajebe naqsh afariniye naqshe mokamele chak kheili khub bud"
سلام شاید الان دیر باشه برا نظر دادن من تازه اینجا روپیدا کردم ولی باید بگم خوشحالم که ادمهای فیلمباز تو ایران زیادن منم با نظر اقا سعید موافقم و من عاشق لئو هستم و هر چی بازی کنه به نظرم محشره
پاسخحذفخوب نوشته بودی. البته چون من هم مثل شما فکر می کنم که این فیلم شاهکاره پس خیلی از جاها با شما موافقم ولی بعضی جاها هم نه.
پاسخحذفبه هر حال لینکی رو که خودم فیلم رو نقد کردم گذاشتم/
با تشکر
با سلام به دوستان
پاسخحذفحرف آخر اینکه اسکورسیزی همانند لینچ کلیدهایی تو فیلماش قرار میده که اکثرا در شروع فیلمها میشه پیداشون کرد که از جمله میشه به حال اولیه مارشال و رفتار همکارش و نگاههای اولیه زندانیها اشاره کرد که همگی گواه بر غیرعادی بودن مارشال داشت.
با سلام
پاسخحذفمن یه تظر چند وقت پیش دادم که گویا وسط راه گم شده!! پس دوباره می نویسم...
مشکل با این قسمت از نقد دارم:
((کدام یکی بهتر است؟ مثل یک هیولا زندگی کردن یا مثل یک آدم خوب مردن))
اگه یه کم به فیلم دقت کنین متوجه میشین که داخل فیلم میگه کدام بدتر است ؟ نه اینکه کدام بهتر است !!
Which would be worse? to live as a monster or die as a good man
من هنوزم تو فکرم که کدومش بدتره؟ اصلا چرا بدتر ؟
دوست عزیز نظرتون به دست من نرسیده بوداما اگه اینطوری که شما میگیدتو فیلم گفته اولا این جمله دیدگاه تیره تری نسبت به زندگی تدی داره چون میگه هردو طرف روش ادامه دادن بده و بنا براین برای تدی راه رستگاری وجود نداره دوما باید تجدید نظر کرد درباره انتخاب زیرنویس های یک فیلم خوب اینچنینی که واسطه ای میشن بین بیننده زبان ندان و کارگردان
پاسخحذفببخشید. من یک آدم ناشناس هستم که اتفاقی مطالب سایت رو خوندم
پاسخحذفباید بگم برداشت اکثر شما یا بهتره بگم همه ی شما در مورد فیلم کاملا غلطه.
فقط اینو می تونم بگم که داستان طبق روال عادی تا آخر پیش میره و دی کاپریو هم یه مارشاله که بعد از دیدن صحنه های کشتار غیر نظامیان در جنگ جهانی دچار عذاب وجدان شدیدی شده و با دیدن فضای آشنای
آن محل خاطرات برایش تداعی می شود. او حتی رییس کل آنجا که پیرمردی با موهای سفید است می شناسد و در ادامه دوست خود را در زیرزمین همان جا پیدا می کند.
تمام داستان ساختگی این فیم یعنی گم شدن میشل سولاندو فقط وفقط برای کشاندن دی کاپریو(دانیلز) به آن جا و جلوه دادن دیوانه با دادن قرص و دارو و...
به اوست تا مسیولان آنجا روی قتلهای خود سرپوش بگذارند. حتی در آخر فیلم شاهد دیالوگ فوق العاده ی دی کاپریو که به آن اشاره کردید هستیم. که مرگ را بر زندگی پر از وحشت و عذاب وجدان می پذیرد...
تمام داستان همین است
خواهشمندم مسیول وبلاگ یا هرکس دیگه ای که می خواد نظر بده
نظر؟
دوست داشتی نقدمو بخون
پاسخحذفبا سلام دوباره !!ا
پاسخحذفتوضیح در باره این قسمت (نظر سعید(صاحب وبلاگ))
"دوما باید تجدید نظر کرد درباره انتخاب زیرنویس های یک فیلم خوب اینچنینی که واسطه ای میشن بین بیننده زبان ندان و کارگردان"
من با توجه به زیرنویس نظر ندادم، کافیه یه بار دیگه اون قسمتی که تدی میگه کدام بدتر است رو ببیند ، تلفظ worse با Better فرق میکنه !!
به نظرم باید این قسمت از نقد رو تصحیح کنید.
چشم حتما
پاسخحذفخيلي فيلم خفني بود بهيد چند بار اين فيلم رو ديد ولي به نظر من دي كاپريو ديوونه بود مگر نه چرا همكارش بايد همه چي رو نقض كنه يعني همكارش از همون اول ميدونست تدي ديوونه است مگه اينكه با دولت دست به يكي كرده باشه ولي دكتري كه توي غار بود چي ؟ چطور زندگي ميكرد چي ميخورد ؟ آيا كسي به اون دكتر توي غار فكر نكرده ؟
پاسخحذفتو رو خدا بگین جریان فیلم چیه دارم دیوونه میشم
پاسخحذفتو رو خدا بگین جریان فیلم چیه دارم دیوونه میشم.
پاسخحذفدوست عزيز شايد يكي از زيبايي هاي اين فيلم در غافلگيريش باشه بنابراين برو ببين و از زيباييش لذت ببر
پاسخحذفاين فيلم شايسته ي نمره 10 بود. تشكر فراوان از نقد جذاب و هنري جنابعالي
پاسخحذفممنونم دوست عزيز اما من هيچوقت نمره كامل به هيچ فيلمي نميدم چون معقدم نمره ده يعني فيلم كامل و بي نقص و خب هيچ چيزي تو اين دنيا كامل نيست
پاسخحذفسلام من دو بار اين فيلمو ديدم و انچه كه برداشت كردم
پاسخحذفيك روز كه شخصيت اول فيلم به خانه مياد و ميبينه كه بچه هاش مردن و زنشو ميكشه و بهش شك وارد ميشه و به جزيره برده ميشه اونجا روش درمان صورت ميگيره تا خوب بشه و واقعيت رو بپذيره اونجا با درون خودش درگير ميشه (مثل صحنه غار و صحنه ساختمان سي)و در صحنه ي داخل برج دكتر بهش ميگه بايد واقعيت رو بپذيره اگه نپذيره تمام تلاش هاي اونها بي نتيجه ميمونه و قسمتي از مغزشو خالي ميكنن تا به كسي اسيب نزنه و بالاخره واقعيت رو قبول ميكنه و در سكانس اخر نشون ميده كه روي پله ها نشسته و همه اتفاقات گذشته رو فراموش كرده و دوباره ماموره راشله و مامور دوم سرشو به علامت نه تكنون ميده كه يعني حالش خوب نشده و در اخر ميگه كدوم بهتره زندگي كردن مثل هيولا (همراه با خاطرات گذشته) يا مردن مثل يك ادم خوب (بدون خاطرات و واقعيت) مامور ميفهمه واقعت رو قبول كرده صداش ميكنه ولي محل نميده
نقد منم بخون
پاسخحذفسلام من فقط باید بگم که این فیلم با یک بار دیدن نمیشه نقدش کرد.به ای دوستمونم بگم که آخر فیلم میگه "کدوم بدتره"نه "بهتره"...من لین احتمال رو که مارشال ادم روانی نبود رو هم بهس میدم اما شک دارم..اگر کسی دلایل قانع کننده ای واسش داره به من هم بگه لطفا.saen.mohajerzadeh@gmail.com
پاسخحذفسلام دوست عزيز منم همين نظر شما را دارم كه اين فيلم براي يك بار ديدن نيست و به گمان من اسكورسيزي به عمد پايان مبهمي براي فيلمش تعيين كرده تا هر كسي برداشت خودش را بكنه
پاسخحذفsalam , aghideye man ba oon daste az afradi ke andrew ro dochare moshkele ravani va tedy ro sakhtegi midoonan hamrahe ,negahe ajibe negahbana va bimaraye dige ta haddi neshoon dahandeye ine , vali az hame mohemtar ine ke age tedy ro ba daro masmoom va dochare tavahom kardan pas chetoor az mohtavaye tavahomesh ba khabaran ? daroo momkene tavahom za bashe , vali jahate tavahom ro moshakhas nemikone , pas ettela'e baghie az in tavahom ,be nazare bande neshoon dahandeye pishineye in tavahom yani tasdighi bar bimariye andrew bood
پاسخحذفjaje be sahneye akhar ham be nazare man andrew vagheiat ro ghabool kard vali az oonjai ke zendegi ba in haghighat sakhto tarsnak bood tazahor be napaziroftam kard ta ya ba amale jarrahi ke sohbat azash bood ya ba marg be in azab khateme bede
ba tashakor az naghde khoobetoon.
ممنون دوست عزيز
پاسخحذفهمه يادداشت منم تقريبا همراه با نظر شماست
من هيچي از فيلم سر در نياوردم
پاسخحذفبه نظرمن شما يه بار ديگه فيلم را ببين چون اين فيلم قطعا براي يك بار ديدن نيست
پاسخحذففیلم زیبایی بود ولی برداشت صحیح و حقیقت فیلم اینه که یک طوطعه برای دیوونه کردنو به دام انداخته تدی بوده.دلیلشم اینه که تدی اوایل فیلم به این نکته شک کرد که تو تیمارستان ذهن افراد رو کنترل میکن و کسایی رو میشناخته که وقتی از تیمارستان رفتن خیلیارو کشتن و دلیلشم داروهایی بوده که به خوردشون دادن!حالا اگه تدی شستشوی مغزی شده بود اینارو ازکجاحالیش بود؟دیالوگ آخری فیلم هم نشونگر این بود که تدی همه چیو فهمیدو بخاطر این که نخواست تبدیل به یه آدمکش بشه مرگو ترجیح داد اونا هم به خاطر اینکه تدی لوشون نده میکشنش نه به خاطر قتل همسرش یاچیز دیگه!دلیل همه ای توطعه هاهم این بود که تدی طبق دیالوگی که به چاک گفته بود از کشتن یعنی کاری که براش تعلیم دیده بود خسته شده بود!
پاسخحذفتوهمات تدی هم از وقتی شروع میشه که سیگار چاک رو تو کشتی میکشه...وچاک بهش میگه احتمالا سیگارتوکارمندای دولت برداشن!!!!ادرضمن تدی اوایل فیلم ازکجامیدونست بودجه جزیره توسط ارتش داده میشه؟مطمعن باشین روانی نبود روانیش کردن چون داشت واسه لودادنشون مدرک جمع میکرد.قهرمان فیلم هیچوقت یه قاتل روانی نیست.تدی قهرمان بود چون وقتی روانیش کردن مرگوبه آدمکشی ترجیح داد...
پاسخحذفممنون دوست عزيز
پاسخحذفsalam.hich filmi chan bardasht nadare.dastane in film intorie:1.tedi ravani nist hamsaresham nakoshte.2.tanha rahe khorooj az jazire bardashtane ghesmati az maghz va pak shodane hafeze va tabdil shodan be hayolast ke in amal too fanoos daryay anjam mishe.4.chak marshal nist vali be tedi komak mikone ke farar kone jai ke khodesho be mordan mizane(part shodan az sakhre baes mishe k tedi ba oon zan to ghar molaghat koneho hamechio befahme va oon kaghazo behesh mide ke tedi motevajeh she bimare 67 khode oone)
پاسخحذفnokate kilide in film baraye fahmidane dastane asli:sahneye khale selahe 2 marshal tedi chon ye marshale rahat aslahasho dar miare vali chak nemitoone doros inkaro anjam bede)tedi chon ye sarbaz boode hesarhaye elektrikio mishnase vali chak na)3.oon zane zesht k avale fil b tedi negah mikone ye daneshjooye momtaz boode k bekhatere fahmidane raze in jazire b inrooz andakhtanesh)4.mogheye neshon dadane karte shenasai karte tedi ba ax va neshenye marshalie.5sahneye molaghate jorj va tedi va tedi ba oon zane too ghar va kolle mokalemeye tedi dar sekanse payani ba chako khoob bebinin ba zirnevise sahih) tedi zendegie hayolaio b marg mese ye marde khoob tarjih dad.sekanse akhare filmam neshon dadane oon fanoose ke toosh amaliate soorakh kardane maghz va pak kardane hafezeye tedi toosh anjam mishe va oon az jazire khahad raft. az sahebe mohtarame veblog ham khahesh mikonam bardashte sahihe filmo gharar bedan in bardasht kamelan ghalate.man chan bar filmo didan be zabane engilisam kamelan mossalatam. dalile avordane tedi be jazire ham ineke oon az raze jazire ba khabar shode.hala 2 ta entekhab dare zendegi be onvane ye ravani too jazire ya azadio zendegi mesle yek hayoola biroon az jazire ke tedi dovomio entekhab kard.haghighate in film ine va tamame bardashthaye shoma eshtebast.in film emkan dare noskheye 2sh ham sakhte beshe
ممنون عزيز
پاسخحذفاي كاش خودتون را هم معرفي مي كرديد
و اي كاش به زبان شيرين فارسي مي نوشتيد
والا ما نفهمیدیم چی شد!!!!
پاسخحذفبه نظر منم تدی دیوانه بود. یعنی بهتره بگم دوست دارم که اینجوری فک کنم!
ولی کاملا مشکوکم!!!
کمک!!!!!!!!!!!!!!!
منم با شما موافقم
پاسخحذفممنون که نظر دادی
تدی دیوونه نبود،دیوونش کردند چون میخاستند که حذفش کنند،در دیالوگ آخر فیلم تدی مرگ رو به هیولا شدن ترجیح داد
پاسخحذفخیلی ممنون دوستعزیز بابت نظرتون اما بهترهیه نگاهی همبهنظر بقیه دوستانبندازید.با اینکه عقاید مختلف میتونم بگم که اسکورسیزی با زرنگی خاصی نتیجه گیری را به عهده بیننده گذاشته که هر جور دوست داره فکر کنه و این کار به ارزش اثر اضافه کرده
پاسخحذفدیر فیلمو دیدم ولی نظرات این پست فوق العاده بود با وجود این مردم باهوش حیف که مسئولان دزد و ابله صاحب سینمای ایران هستند
پاسخحذفمسئولان که دلسوز نیستند دوست من و گرنه مسئول نمی شدند
پاسخحذفسلام آقا سعيد كاش تو زندگيت هم شبيه اينجا بودي اينجا بيشتر به دل ميشيني !
پاسخحذفراست میگی عموجون .آتیش گرمای مطبوعی داره اما اگه زیاد بهش نزدیک بشی میسوزی
پاسخحذف